شب آرزوها

نازنین ،از تو چه پنهون آتیش افتاده به جونم/ تا میتونی مثه آتیش بسوزونم ، بسوزونم

شب آرزوها

نازنین ،از تو چه پنهون آتیش افتاده به جونم/ تا میتونی مثه آتیش بسوزونم ، بسوزونم

مراقب خودتون باشید

یه سلام تازه با عطر نفسای تازه ی بهاری به دوستای خوبم . امیدوارم تو این روزای شلوغ و پر از رفت و آمد و مهمونی حال همتون خوب باشه وسرحال باشید . مطمئنم به همتون داره حسابی خوش میگذره ولی خوب یه توصیه ی جدی میکنم سعی کنید تو خوردن آجیل و میوه و شیرینی افراط نکنید . چون علاوه بر اضافه وزنی که نصیبتون میشه خیلی زود هم مریض می شید . شاید باورتون نشه که دیشب فقط تا ۵ صبح مریضایی رو می آوردن درمانگاه که تو خوردن آجیل و شیرینی افراط کرده بودن و خلاصه حسابی درب و داغون بودن . از همه ی اینا گذشته من گمون نکنم خانومای عزیز دلشون بخواد که بعد از تعطیلات برن رو ترازو ببینن ای دل غافل این چند کیلو از کجا اومده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ 

حرف آخر اینکه حسابی مواظب باشید،بهار با همه ی قشنگی هاش فصل انواع حساسیتها و بیماریهاست و باید خیلی خیلی مراقب بود .  

امیدوارم که همتون همیشه سالمو سرحال و شااااااااااااااد باشید.  

آنچه در من نهفته دریاییست

بهار

بهار بازم بیا  

         عشقو بیارش 

بده هر یاری رو دست نگارش 

 

آنچه در من نهفته دریاییست

تبریک به نریمان عزیز

  

اینبار تبریک ویژه برای کسیه که اینجا هست و نیست اسمش هست و خودش نیست صداش هست و خودش نیست یادش هست و خودش نیست . یه نفر که من همیشه بهش میگم همیشه غایب . میخوام تو این پست عیدو به آقای نریمان پور عزیز تبریک بگم و براشون یه سال پر از موفقیت و شادی و پیروزی بخوام .

نریمان عزیز امیدوارم تو سال جدید به هر آرزو و هدفی که در زندگیت داری برسی و آلبوم دومت که بیصبرانه منتظر اماده شدنش هستیم پر فروش تراز البوم اول باشه و خلاصه هر چی که دوست داری از آن تو. 

این شعرو که خیلی خیلی دوست دارم تقدیم میکنم به تو .  

امشب از آسمان دیده ی تو

روی شعرم ستاره می بارد

در سکوت سپید کاغذها

پنجه هایم جرقه می کارد

شعر دیوانه ی تب آلودم

شرمگین از شیار خواهشها

پیکرش را دوباره می سوزد

عطش جاودان آتش ها 

آری آغاز دوست داشتن است

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگر نیندیشم

که همین دوست داشتن زیباست 

از سیاهی چرا حذر کردن

شب پر از قطره های الماس است

آنچه از شب به جای می ماند

عطر سکر آور گل یاس است

آه بگذار گم شوم در تو

کس نیابد ز من نشانه ی من

روح سوزان آه مرطوبت

بوزد بر تن ترانه ی من

آه بگذار زین دریچه ی باز

خفته در پرنیان رویاها

با پر روشنی سفر گیرم

بگذرم از حصار دنیاها 

دانی از زندگی چه میخواهم

من تو باشم ..... تو ..... پای تا سر تو

زندگی گر هزار باره بود

بار دیگر تو ..... بار دیگر تو 

آنچه در من نهفته دریاییست

کی توان نهفتنم باشد

باتو زیرسهمگین طوفانی

کاش یارای گفتنم باشد

بس که لبریزم از تو ، می خواهم

بدوم در میان صحراها

سر بکوبم به سنگ کوهستان

تن بکوبم به موج دریاها

بس که لبریزم از تو می خواهم

چون غباری ز خود فروریزم

زیر پای تو سر نهم آرام

به سبک سایه ی تو آویزم 

آری آغاز دوست داشتن است

گرچه پایان راه ناپیداست

من به پایان دگر نیندیشم

که همین دوست داشتن زیباست

 

فروغ فرخزاد

بهارت بهاری آسمونت همیشه آبی و دلت پر از شادی

به قول خودت همیشه شاااااااااااااااااااد باشی 

 

 

 

آنچه در من نهفته دریاییست