شب آرزوها

نازنین ،از تو چه پنهون آتیش افتاده به جونم/ تا میتونی مثه آتیش بسوزونم ، بسوزونم

شب آرزوها

نازنین ،از تو چه پنهون آتیش افتاده به جونم/ تا میتونی مثه آتیش بسوزونم ، بسوزونم

انتهای قصه ی عذاب

 از تموم دنیاهو دارو ندارش   

 شونه هاتو کم دارم برای بارش 

 

                  توی تاریکی شب مهتاب من باش 

              تو بمون تعبیر خوب خواب من باش  

              تو که میدونی بدون تو می میرم  

              انتهای قصه ی عذاب من باش 

آنچه در من نهفته دریاییست

نظرات 1 + ارسال نظر
مهراب چهارشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1388 ساعت 04:53 ب.ظ http://mehrab.blogsky.com

از تموم دنیاهو دارو ندارش

شونه هاتو کم دارم برای بارش

سلام

امیدوارم تو دنیا کسی دیگه مثل........( م )

این کم بود را نداشته باشه

یا علی مدد

سلام مهراب جان خوبی کجایی خیلی وقته که به من سر نزده بودی . اما من همیشه مطالبتو میخونم واقعا قشنگ و جالبن
منم امیدوارم ولی نفهمیدم اون کسی کیه ؟ اونی که دلتو اینجوری کرده . با همه ی اینا منم امیدوارم هیچ کس تو دنیا این کمبود رو نداشته باشه .
همیشه شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد